تو قسمت اول فیلنامه نویسی انیمه ها درباره قسمتهای اصلی یه فیلنامه حرف زدیم . این قسمت یه چیزایی جدید تری درباره فیلمنامه ها میگم که توی بررسی انیمه ها از نظرخودمون کمک میکنه ^_^

قسمت اول فیلمنامه نویسی در انیمه

زمان بندی :

خب، وقتی یه فیلم نامه مینویسیم نوشتن اتفاقات توش دست خودمونه ":) اینکه چه اتفاقایی تو گذشته بیافتن ، کدوما تو آینده بیافتن ،کدوما تو زمان حال باشن . ما میتونیم ترتیب قرار گرفتن این اتفاقات رو خودمون مشخص کنیم .

این مدل ترتیب ها باعث درست شدن فیلمنامه هایی میشن که خط های زمانی متفاوت دارن مثلا :

فیلنامه خطی :

توی فیلنامه خطی روایت داستان از یه جایی شروع میشه و به یه جای مشخص ختم میشه .

مثل انیمه های your name و قلعه متحرک هاول که داستانشون تو یه خط زمانیه

فیلنامه مدور

فیلنامه مدور ازونایی هستند توشون اول فیلم یه اتفاقی رو نشون میده که ما نمیدونم چیه ، این آدما کین و وات فاک واقعا ؟! بعد فیلم از یه صحنه جدید شروع میشه همینطوری میره میره و آخرای فیلم باز میرسیم به همون صحنه عجیب و غریب اول ^_^ اما با این تفاوت که الان میدونیم اوضاع از چه قراره

فیلنامه چند وجهی

تاحالا دیدین میگن قصه از زاویه یه نفر دیگه نگاه کن ؟ این دقیقا همونه ،توو این فیلنامه هر بار اتفاقای فیلم از زاویه یه کاراکتر نمایش داده میشن :) همشونم به یه پایان میرسن اما از زاویه های مختلف

یه مدل فیلمنامه دیگم هست که منقطع نام داره و تو سینماهم خیلی کم استفاده میشه دیگه چه برسه انیمه ، این مدل یعنی تیکه تیکه داستان فیلم رو جدا میکنن و به صورت زمان های مختلف نشونش میدن بعد همشون به یه پایان میرسن

فصل دوم جوجیتسو کایسن هم یه نمونه ازین بازی با زمان هاست :) ما میبینیم که 5 قسمت اول فصل دوم داستان گوجو ساتورو رو از زمان عضویتش تا الان بررسی میکنه و بعدش برمیگرده به زمان حال یعنی اتفاقات پایان فصل اول

فلش بک و فلش فوررارد

فلش بک یعنی نمایش اتفاقات گذشته و فلش فوروارد یعنی نشوندادن یه تیکه از آینده .

اما خود زمان رو چطوری تو انیمه ها نشون میدن ؟

نکات بالا مربوط به این بود که چه ترتیبی اتفاقات خود فیلم رو نشون بدیم .

انواع زمان تو سینما :

زمان نمایشی :

زمان نمایشی یعنی اتفاقات تو انیمه رو با چه زمانی نشون بدیم . مثلا تو انیمه اتک آن تایتان ما میبنییم که دوران تمرین جوخه اکتشاف 5 سال بوده و کارگردان این 5 سال رو تو چند قسمت خلاصه میکنه و تهشو نشون میده :)

زمان مادی :

زمان مادی یعنی وقت توی انیمه دقیقا معادل وقت تو واقعیت میگذره ، نه سریع نه کند.

مثلا دو ساعت از زندگی یه دانش آموز رو دقیقا دو ساعت واقعی شو نشون بدیم.

بیشتر به درد فیلم کوتاه یا مستند میخوره

زمان عاطفی

تاحالا فکر کردین چرا فایت های تو انیمه ها اینقدر ممکنه طولانی بشن ؟

یا

وسط هیاهوی مسابقه یه دفعه شخصیت ها با ذهنشون باهم حرف میزنن :/

تو نمیری این آخری فقط تو ژاپن پیدا میشه .

به این کار میگن زمان عاطفی ، یعنی یه صحنه کوتاه رو هی کش میاریم تا احاساسات مخاطب رو تحریک کنیم ^_^

امیدوارم خوب توضیح داده باشم ":)

توی قسمت بعدی میخوام با این چیزایی که یاد گرفتیم بخش های ازیه انیمه رو از دیدگاه خودمون نقد کنیم .

برای خوندن همه مطالب این حوزه به این لینک مراجعه کنید

اینجا :/

فیلنامه یه مبحث خیلی بلند و بزرگه که واقعا سواد علمی سینمایی میخواد اما میشه یکم ساده تر توضیحش داد ^_^ تمام فیلم ها و انیمیشن ها از روی فیلمنامه ساخته میشن . محتوای 120 صفحه ای که اتفاقات، دیالوگ ها، صحنه و چینش اون صحنه توش نوشته میشه و کارگردان از روی اون تک تک سکانس هاشو میسازه .

یه متن فیلنامه براتون مثال بزنم :)

داخل ، نمای بسته صورت، مارگارت درحال نوشیدن چای

مارگارت لحن مایوس:

ار روزی که گَبی وارد زندگی ما شد همه چیز بهم ریخت

تادا ! این یه متن از فیلنامست .

داخل : یعنی فضای فیلمبرداری داخل ساختمونه حالا هر جایی مثل خونه

نمای بسته : برید اینجا نماهارو گفتم

مارگارت درحال نوشیدن چای : یه توصیف کلی از اون وضعیت

مارگارت با لحن مایوس : به چه صورت بگه

کلا فیلمنامه همچین چیزیه و فرقش با کتاب اینکه تو فیلنامه هرجا لازمه نویسنده نوشته چه مدلی نورپردزای کنید ، چجوری فیلمبرداری کنید ، صحنه چه شکلی باشه و ازینا

نویسنده های کاردرست خیلی کوتاه مینویسن و خیلی چیزا رو میسپرن دست کارگردان که خودش با خلاقیت خوودش کار رو دربیاره .

فیلنامه از سه قسمت تشکیل شده

من همزمان میگم و همزمان اینارو تو انیمه یوور نیم مثال میزنم با اینکه نوبم ، کسی ایرادی دید حتما بگه

شروع : شخصیت داستانمون چی میخواد ؟ کی هست ؟ چی هست ؟ چیکار میخواد بکنه ؟! کجای میخواد بره ؟

میان : تقلا و تلاش ، شخصیت ما میره دنبال هدفش و عین گوز شکست میخوره ! دچار شک و تردید میشه و از اشتباهش درس میگیره

پایان : شخصیت ما یه چیزی یاد میگیره رشد میکنه و میره واسه هدفش حالا ممکنه بهش برسه یا نرسه اما بعد از اون دیگه اون آدم خام سابق نیست.

امیدوارم درست توضیح داده باشم ، راستش من اصن نمیدونم فیلنامه yourname این مدلی هست یا نه فقط مطابق یه توضیح کلی نوشتنمش. فیلمنامه در کل سه بخشه ، اول دنیای فیلم معرفی میشه بعد خام بودن و شکست خوردن شخصیت هارو میبییم و آخرش اونا برنده میشن .

حالا این برنده شدن میتونه یه جنگ باشه ، میتونه یه درس عبرت باشه یا میتونه جایزه باشه .

توی قسمت بعدی میخوام بیشتر داخل فیلنامه فرو برم و اینقدر جلو بریم که باهم یوورنیم و سوزومه رو مقایسه کنیم !

کم کم دارم یه چیزایی مینویسم که حسابی خودمو مجبور میکنه برم اطلاعات جمع کنم :/

دکوپاژ :

دکوپاژ یعنی اجزای موجود توی صحنه ما، کاراکتر ها، اشیا و موجودات یه طوری بغل هم قرار گرفته باشن که به مفهومی رو برسونن و یا ارتباطی با هم ایجاد کنن

درسته دوستان "':)

هیچ صحنه ای توی شاهکار هایی مثل قلعه هاول و نام تو الکی طراحی نشده! درسته که انیمه ها نقش های دو بعدی هستند اما همین یه عکس پر جزئیات یه دلیلی داشته که چی توش کجاست.

به این میگن دکوپاژ

وقتی برای صحنه مون یه چینش یا قاب بندی در نظر میگیریم باید حواسمون به این جززیات باشه چون روی انتقال پیام ما اثر میذارن . ممکنه ناخواسته باعث بشه چشم ببیننده بره جایی که اصلا ما نمیخواستیم اونجا بره ! یا اینکه برعکس:| قصد ما این باشه که چشمش چیزی رو دنبال کنه اما باعث بشه که حوصلش سر بره و بزنه جلو انیمه مارو ":(

دکوپاژ های بین کاراکتر ها

یعنی هر شخصیت نسبت به شخصیت های دیگه اون محیط کجا قرار داره

توی انیمه مهم اینکه ما دقیقا میخوایم چی نشون مخاطب بدیم و بسته به اینکه چه موضوعی داره ممکنه تغییر کنه .

کی از دلایلی که انیمه یورنیم خیلی عکساش همه جا والپیپر میشه هم گرافیک خیلی عالیشه و هم چینش اجزای تصویرش تو هر صحنست :)

اینکه نور از کجا میاد ، روی چه چیزایی سایه افتاده ، چند تا درخته ، ساختمون ها کجان و جای شخصیت ها نسبت به همدیگه کجاست .

یکی از اتفاقایی که موقع دقت به این جزییات میافته اینکه تو ناخوداگاه ما معنی پیدا میکنن و حتی ممکنه مانگاکا یا کارگردان یه سری چیزا رو شانسی گذاشته باشه تو تصویر ولی یه دفعه تو ذهن ما معنی دار میشن .

مثل این سکانس که دوتا شخصیت یکیشون بالاست یکیشون پایین ،یکیشون تو نوره یکی شون تو سایه

اینم مثل همون بالایی است . نمای شهری و کمی سبزه و آسمون :)

ازین صحنه متوجه میشیم شخصیت صورتی که احتمالا شخصیت اصلیه نسبت به دعوای دوتا کاراکتر که پشت سرش هستن بی تفاوته .

دقت کنیم که یه کارگردان میتونه بسته به انیمه خودش هی این دکوپاژ هارو پیچیده بکنه و اصلا کاری کنه که یه کوزه توی صحنه هم معنی خاصی بده !

حالا یه چیز جالب که کشف کردم اینجا :)

تصور کنید نوبارا ( دختر سمت راست ) و یوجی ( پسر سمت چپ چپ ) یک سمت استاد گوجو بودند . یعنی هردوشون سمت راست باشن و فوشیگورو ( پسر ساکته مو سیاهه ) یه طرف استاد .

اون مودلی انگار قشنگ یه طرف استاد شاگرد های شر و پر سروصدا میشن و یه طرف فوشیگورو تنها و ساکت .

اون مدلی بهتر میشه یا این ؟

بعضی وقتا یه صحنه خیلی معروف میشه مثل این :)
ارن پایین یه گوشه عکسه و تایتان عظیم الچثه وسط عکس ، صورتش به سمت بیرون کادره و داره زیر چشمی به ارن نگاه میکنه که نشون بده چقدر کوچیکه :)

حالا اگه ارن دقیقا روبروی تایتان بود ، و صاف تو چشمای همدیگه زل میدن چه حسی میگرفتید ؟

احساس یه نبرد برابر نمیداد ؟ اینکه ارن هم میتونه بزنتش و داغونش کنه ؟ :)

اما وقتی اینطوریه انگار تایتان داره میره یه طرف دیگه و یه نگاه ریزی به این هم میکنه که نشون بده ارن نمیتونه تواین صحنه بزنتش و زورش نمیرسه

نمیدونم این برداشت منه شما چطور ؟ :)

شاید من دارم رائفی پور میشم :/

دومین قسمت از انیمه گرافی برگشت از سینماگرافی تقدیم می‌کند "*:)

برای دیدن قسمت قبل بزنید رو این عکسه 🤏

پلان و سکانس

این اصطلاح به معنی اینکه وقتی دکمه دوربینتون رو می‌زنید، از یه چیزی فیلم میگیرید و بعد دکمه شو می‌زنید یه برداشت یا پلان نامیده میشه :)

اما توی انیمه خبری از دوربین نیست، همه چیز اینجا میاد...

شباهت زیادی بین این صحنه ها و صحنه هایی سینمایی هست و از یه قانون پیروی میکنن. هر بار که داریم یه چیزی تو انیمه می‌بینیم و بعد تصویر میره رو یه چیز دیگه درواقع یه برداشت تموم و یه پلان دیگه شروع شده ^~^

حالا این پلان میتونه از هر چیزی باشه ( قسمت قبل - نماها) و اگه توی یه صحنه باشن میشن یه سکانس!

مثلا سکانس نبرد لیوای با تایتان میمونی ( که هربار میبینمش جیگرم حال میاد ^___^) از چند تا پلان تشکیل شده.

این برداشت ها سرعت اون سکانس رو به ترتیب سرعت انیمه رو مشخص میکنن.

تاحالا فکر کردین چرا یه انیمه ای مثل your name اینقدر همه چیز توش آرومه اما توی One punh من اینقدر همه سریع بکش بکش و انفجارن؟

تفاوت انیمه های اکشن و درام توی این موضوعه

ریتم و تمپو

وقتی میگن ریتم یه سکانس یا انیمه کنده یعنی پلان های طولانی داره اما پلان طولانی به تنهایی باعث کندی نمیشه، مثلا نبرد های طولانی...

اما اگه داخل اون پلان ها خود داستان آروم روایت بشه دیگه واقعا ریتم آرومه :/ مثلا یه نمای آشپزخونه رو تصور کنید، توش خیلی آروم یکی داره غذا درست میکنه، موزیک ملایم، چند ثانیه گوجه خورد میکنه، بعدش اجاق روشن میکنه و...

این نما ها و فاصله بینشون تاثیر زیادی روی داستان دارن، اگه زیادی روی یه صحنه بمونید کسل کننده و بی اثر میشه و اگه سریع ازش رد شید بازم بی اثر میشه

باید ببینیم داستانمون چطوره و چی واسش خوبه ')

خب من تابستون پارسال خودمو تو فیلمسازی فروبرده بودم و با توجه به پست (هر شاهکاری از دید همه شاهکار نیست) تصمیم گرفتم یکم دیدمون به انیمه ها حرفه ای تر بشه "')

Intro

مقدمه

توی سینما ما دوربین داریم که با قرار گیری اون توی جهت ها و زاویه های مختلف یه سری نما درست میشه، اما توی انیمیشن ها همه چیز کامبیوتریه و بخصوص انیمه که بیشتر کار با نقاشیه (توی سه بعدی ها دوربین مجازی استفاده میشه)

کارگردان با همون نقاشی هم همون نما هارو پیاد میکنه :)

این نما ها روی حس ما از اون صحنه اثر میذارن و قدرت طرح و گرافیک خدای انیمه ها باعث میشه چشمامون آلبالو انیمه ببینه و غرق شیم ^____^

بریم ادامه :)